سید نیما

سید نیما جان تا این لحظه 8 سال و 2 ماه و 22 روز سن دارد

نی نی کوچولوی مامان 

تو تاریخ 94/04/30 فهمیدم 5 هفته ست توی شکمم هستی عزیزدل مامان. امیدوارم سالم باشی. چون نمی دونستم تمام روزه هام رو  هم گرفتم. البته توی سونو تشکیل جنین مشخص نشد. 

تو تاریخ 94/05/04 دوباره رفتم سونوگرافی اینبار واژینال چون از پله ها افتادم پایین و لک دیدم و خاله مریمت برام سونو نوشت رفتم و اینبار متخصص سونوگرافی (دکتر ناصری) وجود نازنینت رو دید و ضربان قبلت رو هم شنیدیم و  گفت 6 هفته و یک روزه که توی وجودمی. خیلی خوشحال شدم که سالمی.

 

 

عشق مامان دیروز یعنی 18 مهر 94 مشخص شد که شما سالمی و یه پسر ناز و مامانی هستی.


تا قبل از ده رو زگی

تا قبل از ده رو زگی


تاریخ : 29 تیر 1395 - 12:55 | توسط : سمیرا | بازدید : 476 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

دومین روز زندگیت وقتی که از بیمارستان مرخص شدیم

دومین روز زندگیت وقتی که از بیمارستان مرخص شدیم


تاریخ : 29 تیر 1395 - 12:51 | توسط : سمیرا | بازدید : 457 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

اولین روز تولد(8اسفند 94)

اولین روز تولد(8اسفند 94)

تولدت برای من گل بارون بود پسر نازم
تاریخ : 29 تیر 1395 - 12:44 | توسط : سمیرا | بازدید : 1288 | موضوع : فتو بلاگ | نظر بدهید

تمام امید مامان

پسر گلم ببخشید که اینقدر دیر اومد سراغ نوشتن چون یه مدت آخرای بارداری از اینترنت اصلا استفاده نکردم بعدشم که به دنیا اومدی اصلا وقتشو نکردم آخه همش به تو میرسم عزیزدلم. 

از این که اومدی به این دنیا سپاسگزار خدا هستم. 

دوستت دارم عشق مامان


تاریخ : 29 تیر 1395 - 12:25 | توسط : سمیرا | بازدید : 504 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

لباس های خوشگل پسرم

عزیزدل مامان

واست کلی وسیله گرفتیم اما چون خونه مون کوچیکه و یه اتاق خواب داریم نمیتونم برات تخت و کمد بگیرم اما دراور خودم رو خالی کردم و لباسای نازت رو توش گذاشتم. که عکس لباسات رو برات میذارم. البته یه گهواره خوشگل و ست خواب ناز و آغوشی و بقیه چیزارو گرفتم برات اما همش بسته بندی شده توی اتاق خواب وقتی اومدی همشو برات میارم بیرون الان زود بیارم چون جا هم نداریم. پس وقتی سالم به دنیا اومدی و آوردمشون بیرون ازشون عکس میگیرم و میذارم.

عشق کوچولوی مامان

هر وقت تکون میخوری انگار دنیا رو بهم میدن چون مطمئن میشم سالمی. دوستت دارم عزیزم.


تاریخ : 13 آذر 1394 - 02:11 | توسط : سمیرا | بازدید : 689 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

آزمایش دیابت بارداری

پسر مامان

سلام عشقم یه روز بعد از خونریزی رفتم برای آزمایش دیابت بارداری که بعد از دو روز یعنی 18 آبان جوابش آماده شد که خوشبختانه دیابت بارداری نداشتم. اما عفونت ادراری داشتم که دکترم برام قرص نوشت که بخورم و از روز بعدش شروع کردم به خوردن. 

عشق مامان دوستت دارم


تاریخ : 13 آذر 1394 - 02:03 | توسط : سمیرا | بازدید : 647 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

روز پر از استرس برای من و بابایی

پسر نازنینم

روز جمعه یعنی 15 آبان ساعت 4صبح خونریزی داشتم به مدت 2 ساعت. خیلی ترسیده بوم فقط به خاطر اینکه اتفاق بدی نیفته اصلا تکون نخوردم تا اینکه ساعت 6 خونریزی قطع شد و در حد چند قطره شد که از استرس خوابم نمیبرد منتظر بودم ساعت بگذره که به دکترم خبربدم ساعت 8 به دکترم اس دادم که گفت برو بیمارستان نزدیک خونه تون شاید نیاز باشه بستری بشی که بابایی منو برداشت برد البته مامان جون و خاله فاطمه هم اومدن قشنگ معلوم بود همه استرس داشتن رفتیم بیمارستان میرزا. اورژانس شلوغ بود یه مقدار معطل شدم تا دکتر معاینه کنه. وقتی هم معایه کرد توی دلمو خالی کرد که امکان داره جفت داره دفع میشه و ... گفتم خانم دکتر من ضربان قلب بچه مو حس میکنم آخه چطوری؟

برام سونوگرافی و آزمایش نوشت. اول رفتیم آزمایش رو دادم گفت یک ساعت دیگه جواب حاضر میشه. بعدش رفتیم بیمارستان اطهری یک ساعت منتظر شدیم تا نوبتم شد. صدای ضربان قلبت رو شنیدم خیالم راحت شد مامانی. جواب سونو رو واسه خاله مریم تلگرام کردم گفت همه چی خوبه فقط مثل قبل جفتت پایینه

دوباره برگشتیم بیمارستان میرزا جواب آزمایش رو گرفتم واسه خاله مریم فرستادم که گفت اینم خوبه. جواب ها رو به دکتر نشون دادم گفت نیاز نیست بستری شی اما باید استراحت کنی و کارای سنگین نکنی مثل جارو زدن و تی کشیدن و از پله زیاد بالا و پایین نری زیاد راه تری و...

و به احتمال زیاد این خونریزی برای پایین بودن جفتت بوده.

خلاصه که کلی باید مراقب باشم.

خداروشکر که سالمی پسر عزیزم.

شنبه هم رفتم آزمایش دیابت بارداری رو دادم که فردا جوابش حاضر میشه.

مامانی همش دارم دعا میکنم سالم باشی و سالم به دنیا بیای و بغلت کنم

شب وقتی که تو شکمم حرکت میکردی انگار دنیا رو بهم دادن.

دوستت دارم پسر گلم.

خدایا شکرت به خاطر سلامتی پسر کوچولوم.


تاریخ : 18 آبان 1394 - 11:54 | توسط : سمیرا | بازدید : 1582 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

جواب آزمایش غربالگری دوم

پسر نازنینم

ببخشید که اینقدر دیر یادداشت گذاشتم آخه شبای عاشورا تاسوعا بود. بعدشم من حالم خوب نبود نتونستم.

چهارشنبه 29 مهر رفتم جواب آزمایش غربالگری دوم رو گرفتم که دکتر آزمایشگاه گفت خوبه. خیلی خوشحال شدم. خدارو صدهزار مرتبه شکر که تو سالمی عزیزدلم. 

از خدا میخوام همیشه سالم و تندرست باشی. 

دوستت دارم عشق کوچولوی من.

برات لباسای خوشگل گرفتیم عکسش رو تو پیام بعدی برات میذارم.

بوس بوس بوس


تاریخ : 05 آبان 1394 - 20:19 | توسط : سمیرا | بازدید : 614 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

اینم یکی دیگه از لباس هات پسر گلم

اینم یکی دیگه از لباس هات پسر گلم

عزیزدلم این چندتا لباسی بود که خاله مریم برات یک ماه و نیم پیش گرفته بود. هنوز وقت نکردیم بریم سیسمونیت رو بگیریم.
پسر گلم امیدورام همیشه سلامت باشی و سلامت پاهای کوچولوت رو توی این دنیا بذاری.
تاریخ : 27 مهر 1394 - 22:06 | توسط : سمیرا | بازدید : 694 | موضوع : آرت بلاگ | نظر بدهید